فعال هستند، در چنین جوامعی بر سایر گروههای اجتماع
هروند پویا، یا کسانی که با پذیرش مسئولیت در جامعه مدنی فعال هستند، در چنین جوامعی بر سایر گروههای اجتماعی که با عنوان حاشیهنشین اجتماعی و گروه طفیلی مشخص میشود، غلبه دارد.
بنیاد اندیشه ایرانی و اندیشه بنیاد اندیشه ایرانی و اندیشه بنیاد اند
هروند پویا، یا کسانی که با پذیرش مسئولیت در جامعه مدنی فعال هستند، در چنین جوامعی بر سایر گروههای اجتماعی که با عنوان حاشیهنشین اجتماعی و گروه طفیلی مشخص میشود، غلبه دارد.
مبارزه درحال گسترش مردم ایران نیاز به پشتیبانی مالی دارد بنیاد ایران – خارج از میهن مبارزات زنان و جوانان ایران علیه دیکتاتوری مذهبی جمهوری اسلامی همچنان ادامه دارد! اعتراضات و اعتصابات رو به...
پوشیده، و باطن و ظاهر که یکی دلیل است و دیگر مدلول و هر دو آفریدگانند، و بر یکدیگر بهم جنسی دلالت کنند. و بدین شرح که بکردیم پیدا شد که آفریده بر آفریدگار...
ز بهر آنک این باطن نایافته ظاهری دیگر دلیل گیری و این نیز محالست از بهر آنک آنچ باطن است خود بذات خویش ناپیداست پس چگونه دلیلی کند بر دیگری. و چهارم بخش که...
بیم چنانک درودگر که صانع است و تخت مصنوع اوست و تخت همچون درودگر جسم است و بجسمی صانع مانند مصنوع است هر دو را مصنوع طبایع یافتیم بدانچ چوب نباتست و درودگر از نبات بحاصل آمده است و نبات مصنوع طبایع است چون درودگر. و طبایع همه جسم بودند صانع و مصنوع نیز مانند یکدیگر بودند.
چهارم بخش که حق است آنست که بظاهر پیدا دلیل گیری بر باطن پوشیده، و باطن و ظاهر که یکی دلیل است و دیگر مدلول و هر دو آفریدگانند، و بر یکدیگر بهم جنسی دلالت کنند. و بدین شرح که بکردیم پیدا شد که آفریده بر آفریدگار دلیلی کند.
معارضه
ر شخصی کردن و غیر خانوادگی کردن تصمیمگیری است و حضور اعضای خانواده در مدیریت نهادها همانا نقض غرض است. اما خانواده که ابرنهاد (Super functional) در جامعه شبانی و کشاورزی است، هنوز سیطره خود را بر نهادهای اجتماعی ایران از دست نداده است. این البته بخشی از مشکلات سیاسی و اقتصادی ایران یعنی مشکلاتی همچ
پوشیده، و باطن و ظاهر که یکی دلیل است و دیگر مدلول و هر دو آفریدگانند، و بر یکدیگر بهم جنسی دلالت کنند. و بدین شرح که بکردیم پیدا شد که آفریده بر آفریدگار...
ز بهر آنک این باطن نایافته ظاهری دیگر دلیل گیری و این نیز محالست از بهر آنک آنچ باطن است خود بذات خویش ناپیداست پس چگونه دلیلی کند بر دیگری. و چهارم بخش که...
ین عالم را هردو را خداوندی دیگر است که او از کار کن و ناکار کن که ضد یکدیگرند برتر است. و دلیل بردرستیء این قول آنست که ماهر صانعی که اندر عالم همی یابیم که بروی از رویهای بمصنوع خویش ماند، و مریشان هر دو را صانعی دیگر یابیم چنانک درودگر که صانع است و تخت مصنوع اوست و تخت همچون درودگر جسم است و بجسمی صانع مانند مصنوع است هر دو را مصنوع طبایع یافتیم بدانچ چوب نباتست و درودگر از نبات بحاصل آمده است و نبات مصنوع طبایع است چون درودگر. و طبایع همه جسم بودند صانع و مصنوع نیز مانند یکدیگر بودند.